مطرب عشق ابدم زخمه عشرت بزنم ریش طرب شانه کنم سبلت غم را بکنم تا همه جان ناز شود چونک طرب ساز شود تا سر خم باز شود گل ز سرش دور کنم چونک خلیلی بده‌ام عاشق آتشکده‌ام عاشق جان و خردم دشمن نقش وثنم وقت بهارست و عمل جفتی خورشید و حمل جوش کند خون دلم آب شود برف تنم ای مه تابان...
تاریخ درج: ۹۲/۰۶/۲۷ - ۱۸:۰۱ ( 29 نظر , 168 بازدید )

   چو بشنوی سخن اهل دل مگو که خطاست     سخن شناس نه‌ای جان من خطا این جاست سرم به دنیی و عقبی فرو نمی‌آید     تبارک الله از این فتنه‌ها که در سر ماست در اندرون من خسته دل ندانم کیست     که من خموشم و ا...
تاریخ درج: ۹۲/۰۶/۲۶ - ۱۲:۱۳ ( 35 نظر , 323 بازدید )

سوگند به زیبایی چشمهایت و به ریزش   همیشگی اشکهایم که من به خیال با تو بودن   نیز قانعم پس خیالت را ازمن نگیر که خیالت   مهربان ترین تصویر دنیاست.....................   ...
تاریخ درج: ۹۲/۰۶/۲۵ - ۱۹:۲۳ ( 25 نظر , 157 بازدید )

گدایی متجاوز از 30 سال پای دیوار نشسته بود و گدائی میکرد یکروز عابر ناشناسی رد میشد، گدا درخواست پول خرد کرد ، عابر گفت : چیزی ندارم به تو بدهم علیرغم اصرارهای مکرر، عابر گفت چیزی ندارم به تو بدهم. عابر از گدا پرسید این چیزی که روی آن نشسته ای چیست؟ گدا گفت صندوقی است که تا جایی که بخاطر دارم ...
تاریخ درج: ۹۲/۰۶/۲۴ - ۲۰:۲۷ ( 57 نظر , 296 بازدید )

زندگی مسیر بی­ پایانی است که هر مسافری در قسمتی از راه وارد این مسیر می­شود، مدتی راه می­پیماید و سرانجام از آن خارج می­شود. قرن­هاست که مسافران بی­شمار، این راه را پیموده­ اند. از برخی نامی مانده یا پیامی یا نشانه­ای، و از برخی دیگر هیچ چیز به جا نمانده، حتی رد...
تاریخ درج: ۹۲/۰۶/۲۲ - ۱۸:۵۲ ( 46 نظر , 240 بازدید )

گفت ما اول فرشته بوده‌ایم راه طاعت را بجان پیموده‌ایم سالکان راه را محرم بدیم ساکنان عرش را همدم بدیم پیشه اول کجا از دل رود مهر اول کی ز دل بیرون شود در سفر گر روم بینی یا ختن از دل تو کی رود حب الوطن ما هم از مستان این می بوده‌ایم عاشقان درگه وی بوده‌ایم ناف...
تاریخ درج: ۹۲/۰۶/۲۱ - ۲۱:۲۴ ( 26 نظر , 161 بازدید )

این بار من یک بارگی در عاشقی پیچیده‌ام این بار من یک بارگی از عافیت ببریده‌ام دل را ز خود برکنده‌ام با چیز دیگر زنده‌ام عقل و دل و اندیشه را از بیخ و بن سوزیده‌ام ایمردمان ای مردمان از من نیاید مردمی دیوانه هم نندیشد آن کاندر دل اندیشیده‌ام دیوانه کوکب ریخته ا...
تاریخ درج: ۹۲/۰۶/۱۹ - ۱۰:۰۹ ( 36 نظر , 452 بازدید )

همراز من !‌ ز ناله ی خود هر چند چشم تو را نخفته نمی خواهم یک امشبم ببخش که یک امشب نالیدن نهفته نمی خواهم بر مرغ شب ز ناله ی جانسوزم امشب طریق ناله بیاموزم تب ، ای تب !‌ از چه شعله کشی در من ؟ آتش به خرمنم ز چه اندازی؟ شب ،‌ ای شب !‌ از سیاهی تو آوخ...
تاریخ درج: ۹۲/۰۶/۱۷ - ۱۰:۴۶ ( 109 نظر , 483 بازدید )

بازم صنما چه می‌فریبی بازم به دعا چه می‌فریبی هر لحظه بخوانیم که ای دوست ای دوست مرا چه می‌فریبی عمری تو و عمر را وفا نیست   بازم به وفا چه می‌فریبی دل سیر نمی‌شود به جیحون او را به سقا چه می‌فریبی تاریک شده‌ست چشم بی‌تو ما را به...
تاریخ درج: ۹۲/۰۶/۱۶ - ۱۷:۵۷ ( 21 نظر , 131 بازدید )

  در زیر درختی سبز از رنگ آرزو به رقص مضحک برگها میخندیدم... آرام تره های چمن را نوازش میدادم و پا به جوی پاکی ها می نهادم ، که صاعقه نگاهی درخت دل را ویران کرد و دوباره قصری از عشق ساخت. نگاهی برنده تر از نسیم سحرگاهی که قلب گلبرگها را یکی یکی پاره می کرد... به دنبال نگاهش دویدم... ...
تاریخ درج: ۹۲/۰۶/۱۵ - ۱۳:۵۷ ( 35 نظر , 146 بازدید )